پنجشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۲، ۰۲:۵۶ ق.ظ
مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سیدکاظم عادلی استاد فقید مدارس علمیه و
وکیل حضرت امام خمینی(ره) در بلخاب
(قسمت دوم)
مع الاسف یگان سال گذشته بود ازاین اشتراک درس خارج ,که یک روز بارفقا شرف یاب شدیم خدمت آقای آیت الله حکیم.یکی از رفقا استفتا کرد خدمت آقا که شخصی مشغول تحصیل است. در وطن پدر ویا مادر دارد. و آن والدین ازجهت محبت فرزندی، فرزند را طلب می کند.آیا تکلیف چیست؟آقا در جواب مرقوم فرمودند که اگرازجهت محبت پدری ومادری ودیدار, طلب کرده باشد,واجب الطاعه است پدر و مادر خصوصامادر. دست وپای ما مادر دارها بسته شد تکلیف شرع بالاتر ازتحصیل پیدا شد. از بنده در آن زمان مرحومه والده حیات داشت.آقای سید علی اصغرامینیی نیز والده داشت دروطن خراب شده.

بنده به همراه آقای امینی برج میزان سال1336 شمسی حرکت کردیم طرف وطن- بلخاب- به امیداینکه می رویم مادرهایمان را زیارت می کنیم و برای ادامه تحصیل دوباره به نجف اشرف بر میگردیم.اما وقتیکه وارد این غمخانه شدیم,به اقیانوسی ازبلاها مبتلا شدیم ازجمله جلب عسکری برآمده درمقابل مجلای لادرک شده.فعلا خود جناب پیدا شده.ازطرف دیگر افراد تشنه که درجایی آب پیدا شود, همه هجوم می آورند.طلاب محترم شنیدند که دونفرآخوند ازنجف اشرف آمده اند,مثل سیل آسا ازسراسر بلخاب,سنگچارک,یکاولنگ ودره صوف , درحدود دو صد نفرطلاب درمدرسه مبارکه دهنه ترخوج خدمت مرحوم آقای حاجی دهنه گردآمدند.آقای حاجی به ما فرمودند : وجود شما در مدرسه لازم است. همانطورکه به امر و فرمایش آیت الله حکیم به وطن آمدیم, به فرمان ایشان,بنده به اتفاق آقای امینی رفتیم در مدرسه مبارکه دهنه و در آنجا مشغول تدریس شدیم.
ادامه دارد...
۰
۰
۹۲/۱۲/۲۹